كاش اي كاش كه خورشيد جهان باز آيد
از پس ابر ، سليمان زمان باز آيد
كاش اي كاش كه در بحبوحه ي ظلم و ستم
آخرين منجي عالم به جهان باز آيد
با ظهورش همه ي منتظران شاد شوند
با فرج حجب و حيا هم به ميان باز آيد
گر تمام وقت را منتظرش صبر كنيم
شك نداريم كه موعود جوان باز آيد
اي كه در هر دو جهان از دل و جان منتظري
مطمئن باش كه آن شاه زمان باز آيد
صيحه ي داد زند ، بر دل و جان ها گويد:
دارد آن منجي ما بر همگان باز آيد
با ظهورش ، كه قَسَم جسم دو جان مي گيرد
يكي از خود و دگر از شه مان باز آيد